مقدمه
ماموریت اصلی سلامت سازمانی، ایجاد یک کاتالیزور استاندارد برای تحول سیستمی، ارتقاء ظرفیت رهبری سازمان همچنین ارائه خدمات مبتنی بر داده و مقرون به صرفه است.
سلامت سازمانی چک لیستی از فعالیتهایی کلیدی را ارائه داده است که شامل موارد زیر است:
- وضعیت داخلی یک سازمان را با توجه به ده بعد سلامت سازمانی تشخیص دهید.
- نقاط قوت رهبری سازمان و همچنین اولویتهای در حال توسعه هر بخش آن را شناسایی کنید.
- این دادهها را در یک مدل شماتیک نمایش دهید تا چارچوبی را برای افراد و تیمهایی که در حال انتقال از وابستگی به استقلال هستند، ترسیم کنید.
- یک فرآیند سیستماتیک و مشارکتی برای کمک به رهبران به هدف بهبود مهارتهای رهبری و سازمانی با استفاده از مدلهای مربیگری مؤثر فراهم کنید.
- توسعه و اجرای ساختارها و راهکارهای لازم برای تحقق اهداف هر بخش از سازمان را تسهیل کنید.
- اطمینان به رهبری و اختیارات وی را در سازمان نهادینه کنید.
- یک زیرساخت مفهومی را به عنوان قانونی برای ایجاد، نگهداری و یا اصلاح فرآیندهای لازم برای توسعه پایدار سازمان فراهم کنید.
اجرای این دستورالعملهای توسعهدهنده، ابعاد مهم سلامت سازمانی را که از نظر آماری با افزایش عملکرد و بهره وری در ارتباط هستند، بهبود میبخشد.
سلامت سازمانی چیست؟
سلامت سازمانی به عنوان یکی از قابلیتهای سازمان برای ایجاد عملکرد مؤثر، ارتقا خدمات، تغییر مناسب، رشد و توسعه تعریف میشود. بهداشت سازمانی شامل ده بعد است.
ابعاد دهگانه بهداشت سازمانی
۱- تمرکز بر اهداف
توانایی افراد، گروهها یا سازمانها برای داشتن شفافیت اداری، پذیرش، پشتیبانی و حمایت از اهداف و سیاستهای پیشرفت و توسعه سازمان.
۲- کیفیت ارتباطات
در شرایطی که اطلاعات به صورت رایگان و ناموثق و در هر جایی قابل دسترسی هستند، وجود منابعی که اطلاعات درست را مدیریت و منتقل میکنند لازم است.
۳- برابری قدرت
توانایی حفظ توزیع نسبتاً عادلانه از نفوذ بین رهبری و اعضای بخشهای کاری مختلف سازمان.
۴- بهرهبرداری از منابع
توانایی هماهنگی و کنترل منابع سازمان به ویژه پرسنل، به طور مؤثر با حداقل فشار کاری.
۵- همبستگی و انسجام
زمانی که افراد یا گروهها حس مهم بودن در سازمان را داشته باشند، بیشتر جذب میشوند، میخواهند بمانند و تمایل به تحت تأثیر قرار گرفتن و تحت تأثیر قرار دادن دارند.
۶- روحیه
وضعیتی که شخص، گروه یا سازمانی در آن احساس امنیت، رضایت، رفاه و لذت میکند.
۷- نوآوری
توانایی تشویق افراد در بخشهای مختلف سازمان به ابتکار عمل، ایجاد تنوع، خلاقیت و ریسکپذیری است.
۸- استقلال
شرایطی که در آن شخص، گروه یا سازمان آزادی و اختیار انجام وظایف و مسئولیتهایش را خود به عهده دارد.
۹- انطباق
توانایی تحمل استرس و حفظ ثبات در حین تغییرات و رفع نیازهای منحصر به فرد دارندگان سهام سازمان.
۱۰- حل مسئله
توانایی یک سازمان برای درک مشکلات و حل آنها با حداقل انرژی. با حل شدن مشکلات، روشهای حل مسئله نیز تقویت میشوند.
چگونه سلامت سازمانی اندازهگیری میشود؟
افراد در طی یک جلسه معمولی یا ویژه (گروهی یا فردی)، فرمهایی تکمیل میکنند. معمولا پروتکلهایی وضع میشود تا افراد از آنها پیروی کنند و به این صورت از صحت اطلاعاتی که آنها وارد فرمها میکنند، اطمینان حاصل میشود. این دادهها تجزیه و تحلیل میشوند و به مدیریت و بخش منابع انسانی سازمان گزارش میشوند. این گزارشات بر اساس معیارهای ارزیابی هر کشور در سطوح سنی مختلف همچنین ارگانهای آنها مثل، مدارس، واحدهای اداری، سازمانهای تجاری و غیره، به نمره تبدیل میشوند. در نهایت با مقایسه دادهها و اطلاعات جمعآوری شده، یک گزارش اختصاصی ۵۰ تا ۸۰ صفحهای تهیه میشود.
چرا اندازهگیری سلامت سازمانی اهمیت دارد؟
نویسندگان گزارش بینالمللی مککینزی در مورد این که «چگونه بهترین سیستمهای مدیریتی، به ردههای بالا میرسند؟»، اظهار داشتند که معمولا همه سیستمهای دارای عملکرد خوب تشخیص میدهند که نمیتوانند آن چیزی را که اندازهگیری نمیشود، بهبود بخشند. علاوه بر این، آنها متوجه شدند که نظارت بر نتایج به آنها این امکان را میدهد تا بهترین شیوهها را شناسایی و گسترش دهند، نقاط ضعف را مشخص کنند و سیستم مدیریت را برای نتایج خود قابل سنجش کنند.
فرآیند بهبود سلامت سازمانی
فرآیند بهبود سلامت سازمانی یک رویکرد مبتنی بر داده است و به منظور کمک به رهبران در بهبود فرآیند رهبری و اثربخشی آن بر سازمان طراحی شده است. فرآیند بهبود چرخه شامل جهتگیری، جمعآوری دادهها، بررسی اجمالی دادهها، تفسیر و کنفرانسهای تیم منابع، آموزش تیمها و جلسات پیگیری و پشتیبانی است. هدف فرآیند بهبود سلامت سازمانی این است که رهبران را در موقعیت مثبت و پیشگیرانه قرار دهد تا از دادهها و سیستمهای پشتیبانی استفاده کنند و بتوانند کارایی واحدهای اداری خود را بهبود ببخشد.
نتیجهگیری
ارائهی آموزشهای هدفمند و پشتیبانی از آن دسته از مدیرانی که سازمان خود را در زمان تغییر و تحولات در سطوح مختلف حمایت کردهاند تا تغییرات به بهترین صورت انجام شوند و در این مسیر از بهترین شیوههای در دسترس استفاده کردهاند.
بدون دیدگاه