مدیرمحصول کسی است که نیاز مشتری، اهداف تجاری بزرگ سازمان و ویژگیهای آن را شناسایی میکند. او این یافتهها را بررسی میکند تا بتواند موفقیت یک محصول را پیشبینی کند. بدین ترتیب تیمی گرد هم بیاورد تا به چشمانداز موردنظر سازمان رسیدگی کنند. اینکه این روزها دربارهی مفهوم مدیریت محصول درچار سردرگمی هستیم به دلیل تازه بودن این مفهوم است. بسیاری از رشتهها و مشاغل توانستهاند خود را به بخشهای مختلف تقسیمبندی کنند. ولی مدیریت محصول هنوز در حال تکمیل بخشهای مختلف خود است. برای اینکه بتواند تعریف دقیقی ارائه دهد. در این مقاله قصد داریم بخشی از فرایندهایی که یک مدیرمحصول مبتدی باید طی کند را در اختیار شما قرار دهیم، اگگر علاقمند هستید وارد دنیای مدیریت محصول بشید، دوره مدیریت محصول بانا مسیر شما را تا رسیدن به موفقیت در این موقعیت شغلی آسان میکند.
مسئولیتهای مدیرمحصول
مسئولیتهای یک مدیرمحصول بر اساس اندازهی سازمانی که در آن مشغول به کار است متفاوت است. در سازمانهای بزرگ، آنها با مجموعهی زیادی از نیروها و بخشها در ارتباط خواهند بود. در این سازمانها محققان، تحلیلگران، و بازاریابان جمعآوردی ورودیها را بررسی میکنند. توسعهدهندگان و طراحان نیز طرحها را ترسیم میکنند. آنها نمونههای اولیه را آزمایش میکنند و اشکالات را پیدا میکنند. در این سازمانها مدیرمحصول با داشتن چنین نیروهایی کمک بیشتری دارد. اما باید زمان زیادی را برای همسو کردن این تیمها صرف کند.
در سازمانهای کوچک آنها زمان کمتری را برای هماهنگی و جلبنظر تمام افراد صرف میکنند. اما امور عملی آنها بیشتر خواهد شد.
با این وجود به طور کلی میتوان گفت یک مدیرمحصول باید زمان خود را صرف این امور کند: درک و ارائهی نیازهای کاربر، نظارت بر بازار و توسعه تحلیلهای رقابتی، تعریف چشمانداز برای یک محصول، همسو کردن افراد حول چشمانداز محصول، اولویتبندی ویژگیها و قابلیتهای محصول، ایجاد یک ذهنیت مشترک بین تیمهای بزرگتر برای توانمندسازی بین تیمهای بزرگتر برای توانمندسازی تصمیمگیری و مستقل
بهترین روشها و نکات برای اینکه یک مدیرمحصول عالی باشید
به دلیل اینکه در سازمانها فقط یک تیم وجود ندارد، یکی از جذابیتهای کاری برای مدیرمحصول همین تنوع است. آنها برای انجام کارهای خود چندین راه پیش رو دارند. او باید با تمامی این تیمها ارتباط بگیرد و شبکهسازی کند. این روزها مردم از مدیریت محصول به عنوان رشتهی اصلی خود و شغل خود بهرهمند میشوند. درحالی که نسلهای قدیمیتر بعد از گذراندن دورههای دانشگاهی، تازه قصد ورود به دورههای آشنایی با مدیریت محصول را دارند. در ادامه بخشی از نکاتی که به یک مدیرمحصول کمک میکند را بیان میکنیم.
الف) بیرحمانه اولویتبندی کنید.
برخی مدیریت محصول را به سیاستمدار تشبیه کردهاند. این تشبیه خیلی هم دور از ذهن نیست. هر دو منابعی مشخصی در دست دارند. آنها باید بدانند هرگز نمیتوانند نیازهای همه را برآورده کنند. ولی باید از منابعی که در دست دارند بهترین استفاده را کنند. یعنی از آنها برای رسیدن به هدف بزرگ خود بهره ببرند.
در هر زمان ممکن است مدیرمحصول در وضعیتهای پیچیدهای قرار بگیرد. مثلا ممکن است تصمیم بگیرد یک مشتری بزرگ و اصلی را خوشحال کند. ولی این اتفاق ممکن است باعث ناراضی ۱۰۰ مشتری کوچکتر شود. انتخاب بین این وضعیت و سیاستهای شرکت، درک هزینهها و مزایای هر انتخاب مدیرمحصول را به سمت تصمیم هدایت میکند.
ب) زمین بازی را خوب شناسایی کنید
مدیران محصول خوب کار خود را با پرسیدن سؤال شروع میکنند. اگر به تازگی یک کار مدیریت محصول را شروع کردهاید، چند ماه اول را صرف صحبت با مشتریان زیادی کنید. مشتریهایی که میتوانید با آنها ارتباط بگیرید. تا جایی که میتوانید با ذینفعان داخلی هم صحبت کنید. مدل کسبوکار را درک کنید. تاریخ را درک کنید. درک کنید که چگونه افراد مختلف تحت تأثیر قرار میگیرند. بدین صورت شما میتوایند زمین بازی خود را بشناسید. سپس براساس آن تصمیم بگیرید و رفتار کنید.
ج) به تیم خود قدرت تصمیمگیری بدهید
دست زدن به هر تصمیمی وظیفه مدیرمحصول نیست. حداقل نباید اینطور باشد. یکی از کلیدهای مدیریت محصول عالی، توانمندسازی تیم است. این به معنی ایجاد یک ذهنیت مشترک یا راهی برای تصمیمگیری است.
د) یاد بگیرید بدون اقتدار تأثیرگذار باشید
تأثیرگذاری روی مخاطب و همکاران به اشکال مختلفی پیش میآید. بهتر است به مخاطب گوش کنید و نیازهای آن را درک کنید. این ارتباط گیری موثر، کمک میکند تا بتوانید خواستههای آنها را با دیدگاه خود هماهنگ کنید. برخی از مردم تا زمانی که کار شما را نبینند متقاعد نمیشوند. پس درک اینکه کدام اهرمها را باید برای تاثیرگذاری روی مخاطب انتخاب کنید، کلید اصلی اقتدار غیرمستقیم شما در این موقعیت است.
مدیر محصول عالی کیست؟
فردی که بتواند تمام کارهایی که در مقاله گفته شد را انجام دهد، مدیرمحصولی عالی محسوب خواهد شد. البته انجام این کار بسیار سخت است. این فرد باید با آیندهنگری طوری تأثیرگذار باشد که افراد را راهنمایی و متقاعد کند. بسیاری از محصولات عالی توسط یک متفکر بزرگ ساخته نمیشوند. بلکه آنها محصول نهایی تیمهای قوی و خوب هستند. وظیفه یک مدیرمحصول هدایت این تیمها برای رسیدن به هدف نهایی خود است.
یک مدیر محصول به صورت کلی چه کارهایی باید انجام بدهد؟
یک مدیر محصول چگونه باید اولویتبندی کند؟
برخی مدیریت محصول را به سیاستمدار تشبیه کردهاند. این تشبیه خیلی هم دور از ذهن نیست. هر دو منابعی مشخصی در دست دارند. آنها باید بدانند هرگز نمیتوانند نیازهای همه را برآورده کنند. ولی باید از منابعی که در دست دارند بهترین استفاده را کنند. یعنی از آنها برای رسیدن به هدف بزرگ خود بهره ببرند.
در هر زمان ممکن است مدیرمحصول در وضعیتهای پیچیدهای قرار بگیرد. مثلا ممکن است تصمیم بگیرد یک مشتری بزرگ و اصلی را خوشحال کند. ولی این اتفاق ممکن است باعث ناراضی ۱۰۰ مشتری کوچکتر شود. انتخاب بین این وضعیت و سیاستهای شرکت، درک هزینهها و مزایای هر انتخاب مدیرمحصول را به سمت تصمیم هدایت میکند.
بدون دیدگاه